گروه جهاد و مقاومت مشرق - هنوز جنگ شروع نشده بود. آن زمان، بیشتر نوحه خوانی می کردم و هنوز به آن شکل جسارت روضه خوانی را نداشتم. شبی در منزل شهید سید محمد علی حکیم، او به من گفت: تو که اینقدر صدات خوبه، چرا روضه نمی خونی؟
ابتدا طفره رفتم و به نوعی شانه خالی کردم. اما او مصرانه پای حرفش ایستاده بود و می گفت: باید روضه هم بخوانی. بعد نوار دعای ابوحمزه همراه با روضه و مناجات های بین دعا که توسط یکی از مداحان خوانده شده بود را آورد. گفت: از همین نوار، یه متنی در می آوریم و امشب که توی مسجد جزایری دعای کمیل داریم، اون رو بخون.
آن شب جمعیت زیادی برای دعا آمده بود. دعا شروع شد و همه چراغ ها را خاموش کردند. ابتدا چند فرازی از دعا و سپس متنی را که آماده کرده بودم خواندم. از قضا، حال خوبی به مجلس حاکم شد و این نقطه رسمی آغاز روضه خوانی ام بود.
در حقیقت باید بگویم من روضه خوانی را مدیون شهید بزرگوار دکتر سید محمد علی حکیم هستم.
*به نقل از کتاب آهنگران
نوار دعای ابوحمزه همراه با روضه و مناجات های بین دعا که توسط یکی از مداحان خوانده شده بود را آورد. گفت: از همین نوار، یه متنی در می اوریم و امشب که توی مسجذ جزایری دعای کمیل داریم، اون رو بخون.